ท้ายกระดาษ ของ สะอ์ดี

แม่แบบ:پانویس

  1. 1 2 http://www.iranicaonline.org/articles/sadi-sirazi
  2. แม่แบบ:یادکرد کتاب
  3. แม่แบบ:یادکرد وب
  4. هانری کربن. «از حماسه پهلوانی تا حماسه عرفانی (بخش پنجم)». اطلاعات حکمت و معرفت. ترجمهٔ انشاءاله رحمتی. ۴ اسفند ۱۳۸۹. بازبینی‌شده در ۱۲ سپتامبر ۲۰۱۷.แม่แบบ:یادکرد وب
  5. شمیسا، سیروس. «فصل سوم (رواج غزل)». در سیر غزل در شعر فارسی. تهران: انتشارات فردوس، ۱۳۷۰. ۶۷ تا ۷۵.แม่แบบ:یادکرد کتاب
  6. دشتی، علی. «فصل سوم (ابداع سعدی)». در قلمرو سعدی. تهران: امیرکبیر، ۱۳۵۶. ۶۳ تا ۷۸.แม่แบบ:یادکرد کتاب
  7. “SAʿDI”. In Encyclopædia Iranica. Bibliotheca Persica Press, February 1, 2012. Retrieved 09-04-2017.แม่แบบ:یادکرد دانشنامه
  8. แม่แบบ:یادکرد ژورنال
  9. แม่แบบ:یادکرد کتاب
  10. แม่แบบ:یادکرد کتاب
  11. แม่แบบ:یادکرد کتاب
  12. แม่แบบ:یادکرد کتاب
  13. แม่แบบ:یادکرد کتاب
  14. แม่แบบ:یادکرد کتاب
  15. แม่แบบ:یادکرد کتاب
  16. همایون کاتوزیان، محمدعلی. «فصل دوازدهم (سعدی و وزیران)». در سعدی، شاعر عشق و زندگی. تهران: نشر مرکز، ۱۳۹۳. ۲۲۱ تا ۲۴۹. شابک ‎۹۷۸-۹۶۴-۳۰۵-۸۹۴-۴.แม่แบบ:یادکرد کتاب
  17. แม่แบบ:یادکرد ژورنال
  1. به عنوان نمونه حکایت شماره ۷ از باب دوم کتاب گلستان:
    «یاد دارم که در ایام طفولیت متعبد بودمی و شب‌خیز و مولع زهد و پرهیز، شبی در خدمت پدر رحمةالله‌علیه نشسته‌بودم و همه‌شب دیده برهم نبسته و مصحف عزیز بر کنار گرفته و طایفه‌ای گرد ما خفته. پدر را گفتم از اینان یکی سر برنمی‌دارد که دوگانه‌ای بگزارد چنان خواب غفلت برده‌اند که گویی نخفته‌اند که مرده‌اند! گفت جان پدر تو نیز اگر بخفتی به از آن که در پوستین خلق افتی.
    نبیند مدعی جز خویشتن را
    که دارد پرده پندار در پیش
    گرت چشم خدا بینی ببخشند
    نبینی هیچ‌کس عاجزتر از خویش»